? یعنی توانایی مهار عواطف و تعادل برقرار کردن بین احساسات و منطق، به طوری که ما را به حداکثر خوشبختی برساند.
?هوش هیجانی همان توانایی شناخت، درک و تنظیم هیجانها و استفاده از آنها در زندگی است.
✳جان گاتمن بر اساس تحقیقات چندین ساله خود در زمینه هوش هیجانی #والدین را به چهار دسته تقسیم می کند:
۱- والدین بی توجه، که هیجانات منفی فرزندان خود را نادیده می گیرند و به احساسات آنها بی اعتنا هستند
۲- والدین ناراضی، که هر وقت فرزند آنها احساسات منفی خود را بروز می دهد او را سرزنش می کنند و یا حتی او را تنبیه می کنند.
۳- والدین آسانگیر، که هیجانات فرزند خود را می پذیرند و با آنها همدلی می کنند ولی قادر به هدایت و یا کنترل رفتار آنها نیستند
۴- والدین مربی هیجان، که به احساسات فرزندانشان اهمیت می دهند و راه و رسم مقابله با فراز و نشیب های زندگی را به آنها می آموزند. آنها احساسات منفی فرزندشان را به عنوان حقیقتی از زندگی می پذیرند از این موقعیت هیجانی به منزله فرصتی برای آموزش درس های مهم زندگی به او و تقویت روابط خویش با وی بهره می گیرند.
✳جان گاتمن در بررسی های خود به این نتیجه رسید که والدین مربی هیجان پنج مرحله را در ارتباط با احساسات فرزندانشان طی می کنند:
1- از هیجان فرزندانشان آگاه می شوند
2- این هیجان را فرصتی مغتنم برای افزایش صمیمت در روابط خود با کودک و آموزش او تلقی می کنند.
3- به حرفهایش گوش می کنند و او را دلداری می دهند و برای احساساتش ارزش قائل می شوند.
4- به کودک کمک می کنند تا احساس خود را نامگذاری کند.
5- در عین جستجوی راه حل هایی برای مشکل موجود، حد و حدودی نیز برای ابراز احساس کودک قائل می شوند.